مادر است دیگر......
01 مرداد 1394
وصال شیرازی شعرهای زیادی دارند، در باب آقا اباعبدالله در عالم رویا صدیقه طاهره را دید، بی بی فرمود: همش برا حسین (علیه السّلام) شعر گفتی چرا برای حسنِ غریب من شعر نمی گی، وصال این چند خط را گفت:
از تاب رفت و طشت طلب کرد و ناله کرد
آن طشت را ز خون جگر پر ز لاله کرد
خونی که خورد در همه عمر از گلو بریخت
دل را تهی ز خون دل چند ساله کرد
منبع:كتاب گلواژه های روضه