روضه قدمک اول
میخام روضه خونی و مداحی یاد بگیرم.این خاستنم هم فقط از روی هوسه، آره بعضی وقتا دلم بدجور هوس میکنه وقتی تنهام برا دل خودم، وقتی با دوستامم برا اونا، وقتی تو کلاسم برا شاگردام ….. هرجا و همیشه چون میدونم روضه زبون دله.کاریو که روضه میکنه هیچ منطق و استدلالی نمیکنه….. ازین ببعد هم هرچیو یاد میگیرم اینجا به اشتراک میزارم، شاید بدرد کسی بخوره!!!
تعریف گریز زدن: گفتاری را منتهی به موضوع دیگر کردن -مطلبی را به مطلب دیگر پیوستن با تناسبــــ .
چنانکه روضه خوانان از حکایتی به واقعــه کربلا یا یکی از شهدا میروند.
/ منبع:» لغت نامه دهخــدا
واعظان و روضه خوانان به تناسب بحث و گفتاری که دارند مرثیه خاصــی از کربلا را میخوانند یا به مصیبت خاصی از مصائب ۱۴ معصوم علیهم السلام میپردازند … مثلا : اگـر موضوع سخن در باره جوان یا کودک باشد مصیبت حضرت علی اکبر یا علی اصغر علیهم السلام را میخوانند و از مراسـم دفن با شکوه کسی به بی غسل و کفن و دفن ماندن پیکر حضرت سید الشــهدا علیه السلام درکربلا منتقل میشوند. این انتقال از موضوع یا حادثه خاص به واقعه کربلا و امام حسین علیه السلام یا یکی دیگر از شهدا گریز زدن نام دارد.
با بررســی های انجام شــده میتوان ملا حسیـن واعظ کاشــفی مولفـــ کتاب شریف (روضــه الشهــدا)را به عنوان اولیــن بانی احیای این سنت اهلبیت علیهم السلام یعنی گریز زدن دانستـــ. لهذه با نگاهی به کتب تاریخــی در می یابیــم (گریز زدن) به واقعه سرخ عاشـــورا ریشه در سنت اهلبیت ما دارد. برای نمونه: امام صادق علیه السلام فرمودند: وقتی امام حسین علیه السلام لحظات آخر کنار بستر شهادت امام حسن علیه السلام امدند گریه شدیدی کردند امام حسن علیه السلام فرمودند:چرا گریه میکنی؟ حضرت علیه السلام عرض کردند: چرا گریه نکنـم که تو را مسموم میبینم؟ فرمودند: گرچه با زهر جفا مسموم شدم اما: لا یوم کیومکــــــ یا اباعبدالله علیه السلام . . . معنی : روزی مانند تو نیست یا اباعبدالله جمع میشوند نزد تو سی هزار مرد که خود را مسلمان میپندارند و همه برای ریختن خون تو و کشتنت جمع میشوند.
منبع: آمالی شیــخ صـــدوق
گریز اوّل: امام حسیــن علیـــه السًّــلام بر شانه پیامبر علیـــه السًّــلام هنگام سجده روزی حضرت سید الشهدا علیه السلام در طفولیتــــ در سجده نماز جماعتــــ رسول خدا علیـــه السًّــلام بر پشت ان حضرت سوار شد پیامبر صل الله علیه و آله سجده شان را بیش از حد متعارف طول داد بعد از نماز بعضــی از اصحاب علت طول دادنه سجده را از حضرت جویا شدند حضرت فرمودند: فرزندم حسین مــرا رحله خود قرار داده بــود.
منبع :مجالس المتقیــن-المجلس ثالث عشر
اشاره گریــز: پیامبر خدا نخواستـــ آن حضرت را از دوش خود بر زمین گذارد که مبادا خاطر حسین علیـــه السًّــلام آزرده شود چگونه میتواند ببیند ان بدن پاک و مطهر سه روز روی خاک تف دیده کربلا بماند؟. . .
( زینتــــ دوش نبی روی زمیـن جای تو نیستــــــ)
(خارو خاشاک زمین منزل و ماوای تــو نیستــــــ)
سایبانِ یونس پیامبـر صل الله علیه هنگامی که یونــس نبی از شکم ماهــی بیرون آمد از حرارت شکــم ماهی بدنــش نازک شده بود و تاب حرارتــــ آفتااب را نداشتـــ!!! در این هنگام عرض کرد بار الها من از تشنگــی هلاک میشــوم فـــورا چشمه آبی ظاهر شد و عرض کرد : بدنم نازک شده و تاب آفتاب ندارم یک سایبان برایــم خلق بفرما درخت کدوئی خلق شد که برگ های بسیاری داشت و یونس در سایه او قرار گرفت چنانچه خداوند میفرمایند: ((فانبَثنا علیه شجره من یقطیــن))
اما… سلام بر آن تشنه ای که در بین گودال سوزان کربلا چشمانش را نیمه باز کرد و به فرموده امام زمان عج الله (و جالس شــمر علی صدرکــــ) یا حسیــن …
پ ن: ۱-مجالس المتقین-مجلس ۱۲
خدایا سر جعفــر را به دست کفار مینداز ! در جنگــ موته ۵۰ زخــم کاری بر بدن جعفر طیار وارد کردند و دور او را حلقــه کرده ولی کسی جرات نداشت سرش را از تن جدا کند! جبرئیل امین بر پیامبر سلام الله علیه و آله نازل شدو عرض کرد: یا رسول الله : جعفــر کشته شده و کفار میخواهند سراورا به نیزه ببرند و در ان لحظه جبرئیل زمین را پستــ کرد و ناگاه چشم پیامبر به بدن جعفر افتاد دست به دعا برداشتند که خدایا: پسر عمِّ مرا رســوا مکن و سر اورا به امن کفار مینداز !!! همین که سر اورا به نیزه بلند کردندخداوند عالم دو بال از یاقوت به او عطا فرمودند و از سر نیزه ها پرواز کردند.
۱-گریز یا رسوالله جای شما خالی بود ان لحظه ای که هنوز هلال خورشید بر سینه آسمان بود و خورشید فاطمه نیزه نشین شد
(سری به نیزه بلند است در برابر زینبــــ)
(خــدا کند که نباشد سر برادر زینبـــــــ)
۱-انوار الشهاده-صـــ۷۰
یوســــــف :بگذارید پیراهــنم برتنــم باشد وقتی برادران حضرت یوسف سلام الله علیه میخواستند اورا در چاه بیندازند اورا نزدیک چاه بردند و به او گفتنـد: پیراهنتـــ را از تنت در بیاور!! ایشان فرمودند: هیهاتـــ هیهاتـــ!!! انسان زنده باید ساتری داشته باشــد و مرده نیز کفنی!! بگذارید پیرهنـم بر تنم باشد اگـــر مردم بی کفن نباشــم و اگر زنده ماندم بدنــم عریان نباشیـد
۱ گریز: سلام ما بر آن مظلومی بلا کفنی که وقتی عمه سادات آمد بین گودال قتله گاه صدا زد برادر: ((اگـــــر کشتند چرا خاکتـــ نکردند)) ((کفن بر جسم صد چاکتـــ نکردند))
۱-روضه الشهــدا صــ۲۴
ما زنده باشیـم و تو میدان بروی ؟ وقتی حضرت اباعبدالله الحسیــن علیه السلام در جنگ صفیــن آماده مبارزه با زبرقان شدند خبر به دیگر فرزندان حضرت علی علیه السلام رسیـد که برادرتان حسین علیه السلام پسر فاطمه الزهــرا سلام الله علیها عازم میدان است!!! امام حسن علیه السلام و محمد حنفیه و دیگران آمدند و دور آن حضرت را گرفتند یکی رکاب و دیگری عنان را! و گفتند ای برادر مارا شـــرم باد که زنده باشیــم و تو به میدان بروی۱ گریز: جای همه خالی بود آن ساعتی که بین گودال قتله گاه تکیه داد به نیزه شکسته و یک یک بنی هاشم و اصحاب را صدا زد …
۱-ریاض القــدس ج ۲ صــــ۱۲۵
ابراهیــم خلیل و ابراهیــم کربلا! ! هنگامی که حضرت ابراهیم سلام الله علیــه را درون آتــش انداختنـد خطابی به آتش رسید: یا نار کونی بردا و سلاما علی ابراهیــم به طوری که آتش ســرد شد تا جائی که صدای به هم خوردن دندان های خلیل را شنید اگر فی الفــور خداوند سلاما را نفرموده بود او ا سرما از دنیا میرفتــــ گریز: سلام ما بر خلیل کربلا وقتی در میان شمشیر های آتش ار نمرودیان کربلا و بر روی ریگ های تف دیده و گرم کربلا با بدن پاره پاره و عطشان … غسل سلمان فارسـی با آب سلسبیل بعد از اینکه سلمان آن صحابه گرامی پیغمبر(صلی الله علیه وآله) از دنیا رفت امیرالمومنیـن علیه السلام خودش را از مدینه به مدائن-بالای سر سلمان رساند. زازان (خادم سلمان) به حضرت عرض کرد: یا امیرالمومنی اگر اجازه میدهید آبی حاضر کنم تا سلمان را غسل دهیدی حضرت سلام الله علیه فرمودند: ای زازان خدا تو را رحمت کند ما امر کردیم به ملائکه رحمت تا آب از چشمه سلسبیل بیاورند و سدر و کافور از سدره المنتهــی بیاورند و کفــن را هم از بهشت … زازان میگوید: هنگام غسل سلمان به حضرت عرض کرردم: اگر اجازه بدهید شمارا یاری میکنم حضرت فرمودند چهل هزار ملائک جهت غسل سلمان حاضرند و ملائکه کروبین مرا یاری میکنند و آب به دست من میریزند(۱) گریــز: سلام ما بر ان پاره جگر فاطمه که بدون غسل و کفن بین صحرای تف دیده کربلا سه روز و دوشب ماند!!!! افسوس که جز خاک بیابان کفنت نیست افسوس گل سالمی اندر بدنت نیست
۱-انوار الشهاده-صـــ۲۸۴
منــع مامون از درآوردن انگشتــر انوشیروان در قــبر روزی مامون در ایوان مدائــن میگشتــــ …یکی از علما گفت:پیامبر خدا فرموده اند: ((جسد پادشاه عادل در قبر نمیپوسد و خاک به اندام او آسیبی نمیرساند))
مامون بجهت زیاد شدن اطمینانش دستور داد قبر انوشیروان را گشودند دیدند مانند انسانیست که خفته باشد بدنش تازه است و انگشترهائی در دست دارد وزیر مامون گفت: این انگشترها در زیر خاک ضایع میشوند و باید آنهارا در بیاوریــم مامون در خشم امده و گفت :وقتی خاک به علتــــ عدالتــــ اوحرمت بدن اورا نگه میدارد ماچگونه بی حرمتی کنیم؟
(۱) گریز: سلام ما بر آن بدن بی سری که وقتی عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری سلام الله علیها امدند بین گودال عرض کردند: ((چرا انگشت و انگشتر نداری)) ((بمیرم من مگر خواهر نداری؟))
۱-مجالس المتقیــن-المجلس السابعوالاربعون
کپی از: