شعری که آیت الله بهجت(ره) در اواخر عمرشان زمزمه میکردند….
با کدام آبرو، روز شمارش باشیم؟
عصرها منتظر صبح بهارش باشیم؟
سال ها منتظر سیصد و اندی مرد است
آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم…
گیرم امروز به ما اذن ملاقاتی داد
مرکبی نیست که راهی دیارش باشیم
سال ها در پی کار دل ما افتاده
یادمان رفت کمی در پی کارش باشیم
ما چرا؟ خوبترین ها به فدای قدمش
حیف او نیست که ما میثم دارش باشیم؟
اگر آمد خبر رفتن ما را بدهید
به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم…
پیوند: http://sharikatoshahid.kowsarblog.ir/?p=148928&more=1&c=1&tb=1&pb=1
فعل مضارع همیشه مرفوع است مگر زمانی که یکی از ادوات ناصبه یا جازمه یا آنچه موجب مبنی شدن فعل بر آن وارد شود.
حروف ناصبه: 1-نصب بذات میدهند: اَن← زمانی که با مابعدش معنی مصدر بدهد
لن
اِذن← فقط وقتیکه 1-در صدر جواب شرط باشد
2- وقتی که بین آن و فعل فاصله نباشد
کَی یا لِکَی
2-نصب به اَن مقدره: حتی
لام
او
فاء سبب: وقتی جواب طلب یا نفی واقع شود: 1-طلب: امر
نهی
استفهام
ترجی
تمنی
عرض
تحضیض
2-نفی
واو معیه:وقتی قبل از طلب یا نفی واقع شود
موضوع علم نحو: حالتهای کلمه را در ترکیب به ما یاد میدهد.
کلمه در ترکیب: 1- مبنی: آخرش ثابت است و قاعده ای ندارد و متوقف بر سماع (سماعی) است 1- رفع
2-معرب:آخرش در احوال مختلف تغیر میکند و با قواعدی که نحویون وضع کرده اند، شناخته میشود: 1- آخر فعل: 2- نصب
3- جزم
1- رفع
2-آخر اسم: 2- نصب
3- جر