دنیا ....
20 خرداد 1394
حال دنيا را بپرسيدم من از فرزانه اي؟
گفت: يا آب است ، يا خاک است يا پروانه اي!
گفتمش احوال عمرم را بگو،اين عمر چيست؟
گفت يابرق است، يا باد است، يا افسانه اي!
گفتمش اينها که ميبيني، چرا دل بسته اند؟
گفت يا خوابند، يا مستند، يا ديوانه اي!
گفتمش احوال جانم را پس از مردن ، بگو؟
گفت يا باغ است، يا نار است، يا ويرانه اي !
“ابوسعيد ابوالخير