صندلی خالی تو ......
15 دی 1403
دوست غایب من سلام . امروز در دلسرد کننده ترین روز سرد زمستان برای تو مینویسم، از میز خالی مدیر گرفته تا صندلیهای منتظر چیده شدن برای روز امتحان ، با بی صدایی محض با من حرف میزنند ، دیروز تصورم از فضای کاری امروز کارکردن در سکوتی دل انگیز بود پس چرا نشد؟ چرا پچ پچ بچه ها صدای باز و بسته شدن درها و دوییدن ها و حرف زدنها و صدای تدریس اساتید که تا دیروز تمرکزم به هم میریخت امروز هم با نبودش آزارم میدهد ….
خدایا شور و شوق طلبه ها و صدای تکاپو و زمزمه هاشونو ازم نگیر …